خاطره بازی با «سیبیلوهای» فوتبال ایران/ روزی که کره زمین سبک شد!
به گزارش مهر، ظهر سرد پاییز هشتم آذر سال ۱۳۷۶ بود که فوتبال روی خوش خود را نشان داد تا همه ایران را به شادی وادار کند، زمانی که به قول فرانس پرس «کره زمین یک لحظه سبک تر شد، چون ۶۰ میلیون ایرانی به هوا پریدند» چرا که مردم به احترام تیم ملی کشورشان کلاه از سر برداشتند و برای ساعات و روزهای طولانی لب به تحسین آنها گشودند و غرق در جشن و شادی شدند.
تساوی در آزادی
تیم ملی فوتبال ایران برای صعود به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه در مرحله پلیآف مقابل تیم ملی فوتبال استرالیا قرار گرفته بود. دیدار رفت اول آذر سال ۱۳۷۶ به میزبانی ایران در ورزشگاه آزادی برگزار شد و با تساوی یک بر یک به پایان رسید تا همه چیز در ملبورن استرالیا و در بازی برگشت مشخص شود.
شبی که فوتبال دوستان خواب نداشتند
شب قبل از بازی کمتر فوتبال دوست ایرانی میتوانست آسوده و بدون استرس بخوابد چرا که میدانستند فردا ورزشگاه کریکت گراند ملبورن و ۸۰ هزار تماشاگران آن ۹۰ دقیقه جهنمی را برای شاگردان ویرا خواهند ساخت.
فقط ۱۰ روز تا قرعه کشی جام جهانی باقی مانده بود و برنده این دیدار آخرین مسافر پاریس بود. تیم ملی ایران راهش برای رسیدن به فرانسه را ۱۸ ماه قبل با پیروزی ۱۷ بر صفر برابر مالدیو آغاز کرد و با فراز و نشیبهای زیاد در ایستگاه آخر به ملبورن استرالیا رسید.
استرالیا آن روزها تیمی پرقدرت با ستارههایی بود که اکثرشان در فوتبال انگلیس توپ میزدند و «تری ونبلز» فقید را روی نیمکت داشتند. مردی که با تیم ملی انگلیس به نیمه نهایی جام ملتهای اروپا رسیده بود و سابقه هدایت تاتنهام و بارسلونا را داشت.
کانگورها با چنین شرایطی مقابل ایران قرار گرفتند که با یک تساوی بدون گل هم میتوانستند به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه برسند. ونبلز قبل از بازی گفت: «فکر میکنم برای برد باید بازی کنیم حتی اگر صفر – صفر هم بشود مطمئن هستم خوشحال میشویم اما ما میدانیم که بازی کردن برای مساوی خیلی خطرناک است».
ترکیب تیم ملی مقابل استرالیا در ملبورن
احمدرضا عابدزاده، مهدی پاشازاده، افشین پیروانی، مهدی مهدوی کیا، خداداد عزیزی، حمید استیلی، کریم باقری، محمد خاکپور، رضا شاهرودی، نعیم سعداوی و علی دایی بازیکنانی بودند که والدر ویرا برزیلی برای این دیدار در ترکیب تیم ملی انتخاب کرده بود.
جهنمی به نام کریکت گراند
بازی در حالی در ملبورن میخواست برگزار شود که اتفاقات عجیبی در حال شکل گرفتن بود، گویی در ملبورن افتتاحیه جام جهانی برگزار میشد. در این روز ۹۸ هزار تماشاگر پرتوقع به ورزشگاه رفته بودند چیزی که باور کردنی نبود، چرا که ظرفیت این ورزشگاه تنها ۸۰ هزار نفر بود و حدود ۱۸ هزار نفر بیش از ظرفیت در این ورزشگاه بازی را از نزدیک تماشا میکردند.
رژه قهرمانان ملی، ورود چتربازان و سر و صدای کَر کننده تماشاگران، ورزشگاه را به جهنمی واقعی تبدیل کرده بود. قبل از بازی در ورزشگاه تک تک تیمهایی که تا آن لحظه به جام جهانی صعود کرده بودند با پرچمهای آن کشورها معرفی شدند و منتظر بودند که خودشان به عنوان تیم سی و دوم به جام جهانی فرانسه صعود کنند.
شنبه ای که با همه شنبه ها متفاوت بود
ساعت یک بعدازظهر روز شنبه هشتم آذر سال ۱۳۷۶ با شنبههای دیگر کمی تفاوت داشت، چرا که در آن روز یک اتفاق بسیار مهم قرار بود و می توانست مردم ایران را تحت تأثیر قرار دهد. در هوای ۱۵ درجه بالای صفر ملبورن، ساندرو پل سوت آغاز مسابقه را به صدا درآورد تا طوفان بازیکنان استرالیا که مشخص بود به لحاظ فیزیکی و روانی در اوج خود هستند آغاز شود و در همان دقایق ابتدایی کاری کردند که یکی از مدافعان تیم ملی ایران از بازیکن کناری اش پرسیده بود دقیقه چند است؟
فشار استرالیایی ها به حدی بود که کمتر کسی تصور می کرد آنها نتوانند کمتر از پنج گل به ایران بزنند. توپ هایی که از چپ و راست روی دروازه ایران ریخته می شد هر مدافعی را وادار به اشتباه می کرد اما چند بازیکن باتجربه خط دفاعی و گلری به نام احمدرضا عابدزاده معادلات را تغییر داد.
شکست قفل دروازه عقاب آسیا
قفل دروازه ایران بالاخره در دقیقه ۳۲ شکسته شد و «هری کیول» مهاجم جوان آن روزهای استرالیا، توانست دروازه ایران را باز کند و استرالیا را یک بر صفر پیش بیندازد. ملی پوشان که در این دیدار چیزی برای از دست دادن نداشتند و سراپا حمله شدند اما نتوانستند در نیمه اول کاری از پیش ببرند.
در نیمه دوم دروازه تیمملی زودتر از تصور باز شد و «آئورلیو ویدمار» سه دقیقه پس از شروع نیمه دوم، گل دوم استرالیا را به ثمر رساند تا همه چیز به نفع استرالیا باشد. با گل دوم به نوعی سقف آرزوهای ملی پوشان فرو ریخت اما ورود یه «دیوانه» استرالیایی که به تور دروازه آویزان شد حرارت و آتش حملات استرالیا را سرد کرد و به بازیکنان ایران فرصت داد تمرکزشان را به دست بیاورند و ورق بازی را برگردانند.
شیرینترین تساوی تاریخ فوتبال ایران
ملی پوشان ایران در ادامه کار خود را به خوبی انجام دادند و از آن جایی که فوتبال قابل پیش بینی نیست غیرممکنها برای ایران ممکن شد. آن هم جایی که هیچکس فکرش را نمیکرد، ورود ابراهیم تهامی به بازی برای ایران همه چیز را تغییر داد و عملکرد بازیکنان باعث شد چند ثانیه بعد از حضور تهامی، خداداد عزیزی صاحب موقعیت شود و با ورود به محوطه جریمه استرالیا و با یک پاس رو عقب از روی خط عرضی کنار دروازه کریم باقری توپ را به تور دروازه استرالیا چسباند تا گل اول ایران به ثمر برسد.
در ادامه بازی «مارک بوسنیچ» دروازهبان استرالیا شروع مجدد خود را انجام داد و کریم باقری با ضربه سر توپ را به نیمه زمین استرالیا برگشت داد تا توپ به علی دایی برسد. او هم با یک پاس در عمق ماندگار و استادانه توپ را به خداد عزیزی رساند تا غزال تیزپای آسیا در موقعیت تک به تک با دروازهبان استرالیا توپ را وارد دروازه این تیم کند.
هر چند بعد از این گل دوباره استرالیا مثل دقایق اول ایران را به توپ بست و حملاتش را گسترده کرد اما سد دفاعی شاگردان ویرا اجازه باز شدن دروازه را نداد. هشت دقیقه وقت اضافه برای ایران به اندازه همان ۹۰ دقیقه طول کشید اما در نهایت شیرین ترین تساوی فوتبال ایران رقم خورد و تیم ملی به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه صعود کرد.
سیبیلوهای دوست داشتنی
بازیکنانی که در ترکیب تیم ملی آن روزهای فوتبال ایران حضور داشتند و بعدها به لژیونرهایی ماندگار تبدیل شدند، ظاهری متفاوت با اکثر فوتبالیست های این روزها داشتند. چند بازیکن آن تیم سیبیل هایی داشتند که الان دیگر آن را ندارند اما خاطرات آن چهره آنها هنوز در ذهن علاقمندان به فوتبال باقی مانده است. علی دایی، کریم باقری، افشین پیروانی و نعیم سعداوی و چند بازیکن دیگر که در آن بازی فرصت بازی پیدا کردند چهره ای متفاوت با الان داشتند.
نظرات
0 دیدگاه