بررسی تفاوت نظام آموزشی قدیم و جدید

بررسی تفاوت نظام آموزشی قدیم و جدید

تغییر در نظام آموزشی همواره موضوعی بحث برانگیز بوده است. با توجه به رشد و توسعه فناوری، اطلاعات و نیاز های جامعه، نیاز به نظام آموزشی نوین و به‌ روز بیشتر احساس می ‌شود. تغییرات در نظام آموزشی ارائه فرصت ‌ها و چالش ‌ها را با خود به همراه دارد؛ از این رو، تفاوت نظام آموزشی قدیم و جدید بیشتر از گذشته حس می شود. اما نظام آموزشی جدید قادر به پاسخگویی به نیاز های جامعه و ارائه فرصت ‌های بهتر برای کودکان خواهد بود.

تفاوت ‌های میان نظام آموزشی امروزی با قدیم

تفاوت‌ های زیادی میان نظام آموزشی قدیم و جدید وجود دارد از جمله:

رویکرد محتوا: در نظام آموزشی قدیم، محتوا به عنوان اصلی‌ ترین بخش آموزش در نظر گرفته می ‌شد. کودکان از طریق منابع و کتاب به مفاهیم عمده آشنا می‌ شدند. اما در نظام آموزشی جدید، تمرکز روی فرآیند یادگیری قرار می ‌گیرد. با استفاده از روش ‌های فعال و تعاملی، کودکان مهارت ‌های عملی و تجربی را به دست می ‌آورند.

رویکرد ارزیابی: در نظام آموزشی قدیم، ارزیابی بیشتر بر مبنای امتحان‌ های کتبی و روش ‌های سنتی بود. در حالی که در نظام آموزشی جدید، رویکرد ارزیابی روی توانایی ‌ها و مهارت‌ های عملی کودکان تمرکز دارد. امروزه از روش‌ های ارزیابی فردی، چندگانه، واقعیت مجازی و تعاملی استفاده می ‌شود. همچنین روش‌ های ارزیابی در نظام آموزشی قدیم بیشتر بر حفظ و تکرار مطالب تمرکز داشت؛ اما در نظام آموزشی جدید، روش‌ های ارزیابی متنوعی برای کودکان در مهد کودک ها مورد استفاده قرار می‌گیرد که شامل فعالیت ‌های گروهی است.

استفاده از فناوری و تکنولوژی در آموزش: یکی از مهم ترین تفاوت نظام آموزشی قدیم و جدید که بسیار هم بارز بوده، استفاده گسترده از فناوری در فرآیند یادگیری است. امروزه، ابزار های الکترونیکی و فناوری اطلاعاتی در کلاس ‌های آموزشی و محیط‌ های آموزشی بهبود می ‌یابند. فناوری ‌هایی مانند تلفن هوشمند، تبلت، لپ ‌تاپ و نرم‌ افزار های آموزشی، روش ‌های ارتباطی جدید را فراهم می ‌کنند و به کودکان این امکان را می ‌دهند تا به یادگیری در هر زمان و مکانی بپردازند.

در واقع در نظام آموزشی جدید، فناوری هوشمند و تکنولوژی بخش جدایی‌ناپذیری از فرایند آموزش شده‌ است و استفاده از تکنولوژی در آموزش به کودکان کمک می ‌کند تا دسترسی بیشتری به منابع آموزشی و آموزش تعاملی داشته باشند.

 تفکر آفرینی و مهارت ‌های فردی: در نظام آموزشی جدید، توجه بیشتری به تفکر آفرینی، خلاقیت و توانایی‌ های فردی کودکان شده است. برنامه‌ های آموزشی جدید به کودکان این امکان را می ‌دهد تا خلاقیت داشته باشند و توانایی های خود را ارتقا دهند. همچنین، توسعه مهارت ‌های فردی مانند همکاری، مدیریت زمان، ارتباطات بین ‌فردی و رهبری نیز در این نظام آموزشی مؤثر تر می‌ شود.

آموزش مستمر: در نظام آموزشی جدید، اهمیت آموزش مستمر و به ‌روز بودن به وضوح مشخص است. در حالی که در نظام آموزشی قدیم، این مورد نادیده گرفته می شد، در نظام آموزشی جدید به‌خصوص در مهدکودک ها، تمرکز بر آموزش و یادگیری مداوم کودکان، توسعه حرفه‌ ای و به روز بودن دانش و مهارت ‌ها است.

چالش ‌ها: تغییر در نظام آموزشی همواره با چالش ‌هایی همراه است. برخی از این چالش ‌ها شامل مقاومت در تغییر، نیاز به زیر ساخت ‌های فنی و تکنولوژیک و تمرکز روی ارزیابی بیشتر از یادگیری و توانمند سازی معلمان با مهارت‌ های جدید است.

توسعه مهارت‌ های فردی: نظام آموزشی جدید به توسعه مهارت ‌های فردی کودکان تاکید دارد. این مهارت ها شامل مهارت ‌های ارتباطی، تفکر انتقادی، حل مسائل، تفکر خلاق، همکاری و رهبری است. این مهارت‌ ها به کودکان کمک می‌ کنند تا بهترین عملکرد را در زندگی داشته باشند و در آینده در جامعه موفق شوند.

مهدکودک از موثر ترین عوامل در بهبود مهارت های فردی کودکان در سن کم است. افرادی که قصد راه اندازی مهد کودک را دارند باید با استفاده از راهنمای صفر تا صد تاسیس مهد کودک اطلاعات لازم را کسب کرده و سپس اقدام نمایند.

 رویکرد متمرکز بر حفظ و تکرار: در نظام آموزشی قدیم، تمرکز بیشتری بر حفظ و تکرار اطلاعات بود. کودکان به فضایی محدود بودند و اعتماد به نفس کمتری داشتند. همچنین بیشتر در حال تقلید و حفظ مطالب بودند. این رویکرد ممکن بود باعث افزایش استرس و محدودیت خلاقیت کودکان شود.

اما در نظام آموزشی جدید، تمرکز بیشتری بر یادگیری فعال و تعاملی وجود دارد. کودکان به فضایی بیشتر در آموزش دسترسی دارند و از روش‌ های متنوعی برای یادگیری استفاده می ‌کنند. این رویکرد کمک می ‌کند تا خلاقیت و تفکر کودکان تقویت شده و خود بیانگری آن ‌ها افزایش یابد.

 محدودیت در تجربه عملی: در نظام آموزشی قدیم، تجربه عملی و تعامل با جهان واقعی به حداقل می ‌رسید. در برنامه‌ های آموزشی معمولا تمرکز روی درس خواندن و حفظ مطالب بود. کودکان کمتر فرصتی برای خودکشفی و کشف جهان طبیعی پیدا می‌ کردند.

در نظام آموزشی جدید، بر تجربه عملی و تعامل با جهان واقعی بیشتر تأکید شده است. کودکان فرصت‌ های بیشتری برای کشف و آزمایش خود دارند و از فعالیت‌ های محوطه ‌بندی و آموزش خارج از کلاس بهره ‌برداری می‌کنند. این رویکرد کمک می‌ کند تا کودکان بهتر بتوانند مفاهیم را درک کنند و دانش‌ های عملی را در زندگی روزمره خود به کار گیرند.

 توجه به تنوع فردی: در نظام آموزشی قدیم، بیشتر تلاش برای گروه ‌بندی و همسان‌ سازی بچه ها بوده است و توجه کافی به تنوع فردی نداشته اند، که امروزه این مشکل نیز بر طرف شده و روش های به روز جایگزین شده است.

نقش معلم: در نظام آموزشی قدیم، نقش معلم بیشتر بر سرپرستی و انتقال دانش متمرکز بود. اما در نظام آموزشی جدید، معلم تبدیل به راهنما و همراه یادگیری کودکان شده است و بر تشویق دانش‌ آموزان به کشف و خود یافتگی تمرکز می ‌کند.

 محتوای آموزشی: محتوای آموزشی در نظام آموزشی قدیم بیشتر بر اصول و مبانی علمی متمرکز بود اما در نظام آموزشی جدید، بیشتر روی مهارت ‌ها، دانش ‌های عملی و کاربردی تأکید می ‌شود.

ارزش‌های آموزشی: نظام آموزشی قدیم بیشتر بر تعلیم و تربیت، ارزش‌ های اخلاقی و اجتماعی برای کودکان متمرکز بوده است. اما در نظام آموزشی جدید، علاوه بر تعلیم و تربیت، توجه بیشتری به توسعه مهارت ‌های فردی، اندیشه انتقادی و حل مسئله قرار گرفته است.

نتیجه ‌گیری

تغییرات و تفاوت‌ نظام آموزشی قدیم و جدید، نشان دهنده فرصت ‌ها و چالش ‌هایی است که در این راستا وجود دارد. با استفاده بهینه از فناوری، رویکرد های نوین در محتوا و ارزیابی، و توجه بیشتر به توانایی‌ ها و مهارت ‌های فردی، نظام آموزشی جدید می‌ تواند همگام با اطلاعات و نیاز های جامعه موجود عمل کند و به کودکان این امکان را دهد تا بهترین استفاده از تجربیات و مهارت‌ ها را برای زندگی خود داشته باشند.