شخصیت انسان چگونه شکل میگیرد
انسان از سه ذات و ساختار برخوردار است: «نهاد»، «خود»، «فراخود» که به «بن»، «من» و «فرامن» نیز معروف است بهصورت سادهتر نهاد (بن) که از بدو تولد با انسان است به غرایز ذاتی انسان برمیگردد و شامل امیال و غرایزی است که انسان از بدو تولدش با خود دارد مثل نیاز اولیه انسان که بیشتر منظور سخن نیازهای عاطفی و جنسی است و اما خود (من) همان واقعیتهای زندگی ماست که با آن روبرو هستیم، من یک مکانیسم است که باعث تعویق نیازهای اولیه انسان میشود و دیگر انسان در مقابل این نیازها عاقلانه رفتار میکند؛ و اما فرامن یا همان فراخود که به همان وجدان اخلاقی معروف است در برابر رفتارهایی که بد هستند گارد گرفته و بهنوعی بازدارنده در مقابل رفتارها و افکار منفی ذهنمان است که باعث رفتار اشتباه یا به قول گفتنی گناه میشود. فراخود یا وجدان اخلاقی در واقع تشویقکننده به خوبی و بازدارنده از بدی است. انسانها هر کدام در یک مرحله از این سه ساختار هستند که ممکن است انسانی اصلاً به مرحلهی من یا اصل واقعیت هم نرسیده
باشد یعنی از لحاظ شخصیتی هر چیزی که به نفعش بوده و درصدد رفع نیازهایش باشد را قبول میکند حتی منطق هم ندارد که در روابطمان میتوانیم اینطور آدمها را شناسایی کنیم، بعضی از افراد هم هستند که در مرحله من ماندهاند و به مرحله فراخود یا وجدان اخلاقی نرسیدهاند، عاقلانه رفتار میکنند اما تعادلی بین نیازها و وجدان اخلاقیشان ندارند. شاید ممکن است از اینکه آبرویش در خطر باشد از رفتاری غلط پرهیز کند اما در موقعیتهای کمخطرتر دستبهکارهایی که نفسش میخواهد میزند و تا جایی از نهاد خود تبعیت میکند که به وی صدمهی نزند و در آخر مرحله وجدان اخلاقی که هر شخصی به این مرحله برسد اسمش را میتوان انسان گذاشت اگر شخصی بدون وجدان اخلاقی باشد یا به مرحله فراخود نرسد از نظر شخصیتی تکامل نیافته و ممکن است که در موقعیتهای مختلف ضعف شخصیتی خودش را نشان دهد. کسی که وجدان اخلاقی نداشته باشد به نظر شما میتواند انسان مسئولیت پذیری باشد؟ به نظر شما مسئولیت انسان در زندگی چیست؟
وجدان اخلاقی
در زندگی روزمره و از اطرافیان شنیدهایم که گفتهاند فلان کس آدم با وجدانی است، اگر شخصی دارای وجدان باشد. اسمش را میشود انسان گذاشت و انسان آن موقع انسان میماند که انسانیتش پایمال نشود، فراخود یا وجدان اخلاقی باعث میشود انسانیت انسان پایمال نشود و به روح خداییش ارزش قائل باشد و هر کاری را که نفسش میخواهد انجام ندهد و یک سد اخلاقی دارد که همیشه در مقابل اعمال و رفتارهای بد، انسان را مصون نگه میدارد و باعث میشود وجود انسان باارزش بماند. آدمهای با وجدان همیشه انسانهای خوبی هستند مگر اینکه وجدانشان ضعیف یا نیمه بیدار باشد این هم مانده به رشد شخصیتی فرد که به مرحله فراخود یا وجدان اخلاقی بهصورت کامل رسیده باشد یا نه.
در نظریه زیگموند فروید و همینطور نظریه های مختلف و سخنان بزرگان علم روانشناسی و در نظر ادیان مختلف الهی مثل دین اسلام، انسانی که با وجدان باشد نسبت به انسانهای دیگر بیشتر از بدیها دوری کرده و به خوبیها رغبت نشان میدهد. من سخن خداوند متعال را در اولویت قرار میدهم که در آیه دوم سوره قیامت به نفس لوّامه اشاره میکنند و میفرمایند: وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ؛ و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار
و ملامتگر که رستاخیز حق است؛ یعنی نفسی که ما را از بدیها دوری میکند و سرزنشگر است. ویژگیهایی را که در زیر خدمتتان عرض میکنم با استناد به مطالب فوق میتواند از ویژگیهای انسان با وجدان باشد.
انسان با وجدان دروغ نمیگوید و همیشه صادق است حتی اگر به ضررش باشد.
انسان با وجدان اهل ریاکاری و تزویر نیست و همیشه روراست و یکروست
انسان با وجدان هیچوقت دل کسی را به عمد نمیشکند و باعث ناراحتی کسی نمیشود.
انسان با وجدان مسئولیتپذیر است و به تعهدی که در قبال مسئولیتش دارد پایبند است.
انسان با وجدان منفعتطلب نیست و بیشتر سعی میکند که حقی باطل نشود.
انسان با وجدان بسیار مهربان و ازخودگذشته است و تا میتواند محبت میکند.
انسان با وجدان شخصیتی سالم دارد و کاری انجام نمیدهد که به شخصیت
انسانیش لطمهی وارد شود.
انسان با وجدان هیچ وقت خیانت نمی کند
تا حالا این سوال را از خود پرسیده اید؟ چرا خیانت؟ داشتن وجدان ما را مسئولیت پذیر میکند و هیچ وقت به عشق به امانت به تعهدمان پشت نمی کنیم
شما کدام یک از ویژگیهای بالا را ندارید؟ با خود روراست باشید و ببینید که با وجدان هستید یا نه؟
نظرات
0 دیدگاه